حرفه: سردبیری

کار سردبیری، تلفیقی از دانستن روزنامه نگاری حرفه یی و در کل ژورنالیسم، آشنایی با گرافیک روزنامه، شیوه های استفاده از جلوه های بصری برای راد یو و تلویزیون واحاطه بر دانش روز واوضاع جامعه، بو یژه معلومات عمومی است.
در واقع کار مطبوعاتی معجونی ازشناخت رسانه، ملزومات کار با آن، به عنوان بستر اصلی وداشتن دانش تخصصی در علوم مختلف است. برای مثال کارمطبوعاتی دربخش اقتصادی دانستن اصول حرفه یی مطبوعات به عنوان زیربنا یا بستر کار و آشنایی با دانش تخصصی اقتصاد و حتی زیر بخش های آن را به عنوان کار جاری شامل می شود. در سردبیری دانش تخصصی باید گسترده تر شود و یک سردبیربا علوم روز بویژه روانشناسی و جامعه شناسی بایثد آشنایی داشته باشد.
با توجه به ماهیت هر رسانه، کار سردبیری (حرفه یی) ، متفاوت می شود. به این ترتیب، سردبیری روزنامه با رادیو و این دو با تلویزیون تفاوت های آشکاری دارد که شناخت آن ها در موفقیت فرد تاثیر بسزایی دارد.
موفقیت یک دبیر یا سردبیر با توجه به آنچه اشاره شد، در ایجاد بهترین ارتباط با مخاطب نهفته است و هرچه این ارتباط موفق تر باشد، عامل آن موفق تر ارزیابی می شود.
پس یک سردبیر موفق کسی است که
1-رسانه خود را خوب بشناسد و بر نقش کانال یا کانال های ارتباطی رسانه اش با مخاطب اشراف کامل داشته باشد. (توجه به تفاوت های روزنامه، رادیو، تلویزیون و.... در این فرایند بسیار مهم است).
2-با ملزومات رسانه خود آشنایی کامل داشته باشد. مانند نقش گرافیک، عکس و... در مطبوعات. نقش تصویر و کادر صفحه و... در تلویزیون. نوع نگارش برای رسانه های مختلف با توجه به دیداری و شنیداری بودن آن ها.
3-ارزیابی دایم از استقبال یا امتناع مخاطب جزو برنامه هایش باشد. در مطبوعات بررسی دایمی تیراژ و در رادیو و تلویزیون نیز یافتن علل کاهش وافزایش مخاطب.
بر این اساس یک سر دبیر کسی است که برجریان اطلاعات و اخبار در رسانه اش مدیریت دایمی و مستمر داشته باشد.


حرفه : تیتر باید مثل تیر به هدف بخورد

مهم ترین عامل جذب و جلب خواننده برای خواندن مطلب تیتر است. گرچه گرافیک خوب و نوع چینش مطلب هم در ایجاد انگیزه خواندن آن تاثیرگذار است ولی تیتر همیشه حرف اول را می زند.
به عقیده من تیترزدن یک هنر است وکسی می تواند تیترهای خوب و به یاد ماندنی بزند که شم قوی در روانشناسی مخاطب و جامعه شناسی داشته باشد وبا توجه به جو جامعه تیتر را مثل تیر به هدف بزند.
در باره تیتر کتاب های زیادی از استادان رشته روزنامه نگاری منتشر شده است و نوعی عقاید کلاسیک نیز وجود دارد که من آن ها را رد نمی کنم ولی اعتراف می کنم که بسیاری از آن ها را هنگام تیتر زدن رعایت نکرده ام وتیتر خوبی از آب درآمده است.
گدشته از تمام قواعد مکتوب و غیر مکتوب موجود فکر می کنم پاره یی تجربیات من در زمینه تیتر زدن برای دوستان جوانم مفید باشد.
کسانی که با من کار کرده اند بارها از زبان من شنیده اند که برای موفق شدن در کار روزنامه نگاری یک اصل طلایی وجود دارد و آن ایجاد بهترین ارتباط با مخاطب است. در تیتر زنی هم من این قاعده را رعایت می کنم و اکثر اوقات موفق بوده ام.



یونس شکرخواه وبلاگ دات:
دکتر بهروز بهزادی هم آمد

وبلاگ اکنون:
سردبیری که سردبیر تر شد


دکتر بهزادی هم خلاصه وبلاگ نویس شد.دکتر اسم وبلاگش رو گذاشته به روز و یک جور با اسم خودش امید داده به ما و البته آرزو.من هفت هشت ساله که دکتر رو می شناسم از ایران.اونجا معمولا دکتر کمتر با بچه ها همدم بود که به نظرم بیشتر به خاطر فضای رسمی تر ایران بود اما توی این سه سال گذشته و توی اعتماد دکتر بیشتر با تحریریه ارتباط داره.وبلاگ نویس شدن دکتر که سابقه اش در روزنامه نگاری چاپی بیشتر از سی ساله خودش یه نشانه است از آینده.آینده یی که رنگ و صدا و زیبایی و البته امید توی زندگی ما پر رنگ تر خواهد بود.اگه او واقعا بنویسه وبلاگش خواندنی خواهد بود چرا که یه سردبیر که ده سال توی این شرایط سردبیر مونده حتما خیلی حرف ها برای گفتن داره.مثل یه بند باز که باید حواسش هم به بند باشه هم به اطراف و هم به زمین و هم به آسمون.تجربه ها و دلنوشته های دکتر میتونه در شرایط فعلی  مفید باشه.
دکتر بهزادی حالا دو تا سردبیری داره یکی
روزنامه و یکی وبلاگ خودش.

در این سال ها که دکتر به قول خودش کاپیتان ما در روزنامه بوده دوستش داشته ام به خاطر لحظه هایی که به مردم و ایران و انسان عشق ورزیده و البته شاید یکی از تند ترین منتقدانش هم بوده ام گاهی .اما سر جمع خوبی هاش بیشتر از نه خوبی هاش بوده برای نخستین پست او نوشتم:آقای دکتر به دنیای روزنامه های بدون سردبیر خوش آمدید ...



شهرام
آقای دکتر به دنیای روزنامه های بدون سردبیر خوش آمدید هرچند کاش همه روزنامه ها سردبیرانی چون شما داشتند
جواد دلیری
سردبیر خوب و مهربان من سلام . چه کار خوبی کردید . ایام خوبی است . دلمان برای شما تنگ شده است . به امید روزهای بهتر و بهتر شما الان باید برای امثال من در این روزها از تجربه های گذشته تان بیشتر بنویسد.به ما هم سر بزنید
فرین عاصمی
دکتر بهزادی عزیز ..خیلی خوشحالم که وبلاگ شما را می خوانم. امیدوارم که فرصت داشته باشید که مرتب «به روز» را به روز کنید.
حامد متقی
رسیدن به خیر آقای بهزادی. خوب کردید اومدید. اینجا محیطش امن تر از روزنامه است. اقلا دربدری اش کمتر است. مخصوصا در این ایام که ممکن است دوباره نسل هرچه نشریه است بخشکانند. پس خوش اومدید.